حجاب تو
آقا اصلا دین رو میذاریم کنار...بیا اصلا قرآن هم میذاریم کنـــار فاطمه یعنی شرف،یعنی حجاب فاطمه فخر زنان، روز حساب فاطمه یعنی رضای کردگار شاهکار خلقت پروردگار لَبِیــکـــ یآ خـــآمِنــِـ♡ـهــ ای جنگ تفنگ ها و تانک ها سالهاست که تمام شده...
مامان خوبم می دونم خیلی دوستم داری خواهش میکنم مامانی خواهرم ! شما خسته نشدی از جلوه نمایی تن در بازار اسیران هوی و هوس ؟! خسته نشدی از حقارت و ضلالت . . ؟! خسته نشدی از خون کردن دل مهدی فاطمه ؟! خسته نشدی از عهد شکنی های پیاپی ات با خداوند . . . مرگت که رسید ؛ جسمی که سالها مایه ی فخر فروشی و جذب نگاه های هرزه بوده رهایت میکند . . . آنوقت تو هستی و کوهی از گناه ! تو هستی نگاه های تحقیر آمیز . . تو هستی و نگاه های اهل بیت و شهداء کمی به خودت بیا…. حجابی که شبکه های ماهواره ای با مهربانی به جوانان ما هدیه داده اند را، نمیشه با خشونت تغییرش داد. این مهربانیست که در دل ها ماندگار خواهد بود... آهای دختر سرزمین من . . اخ ببخشید باز جنسیتت را فراموش کردم ! پسر سرزمین من , دیروز مردان غیورسرزمینم مردانه در میدان میجنگیدند... معلوم هست کجایی خیلی وقت است تو را گم کرده ایم !!! امروز داری توی آرایشگاه ها ابرو بر میداری ، مو رنگ میکنی ، دماغت را سر بالا میکنی درجستجوی .....هستی!!!!!
جاذبه ی سیب آدم را به زمین زد و جاذبه ی زمین سیب را... فرقی نمی کند ، سقوط ، سرنوشت دل دادن به هر جاذبه ای ، غیر از خداست. به جاذبه ای می اندیشم که پروازم دهد... بــﮯ خود برايم دليل و مدرك نيــــــاور مــלּ يكـــ دخترمــ مـﮯ دانمـ كـه صـلاح مــלּ در حجــاب استـــ بــــراي مـלּ دليلـﮯ بزرگـــ تر از سخن خدايــمـ نيستـــ مـלּ حجـــــاب مـﮯ كنم چون خــــــــــداي مــלּ اينگونـه مـﮯ خواهـد خداے سڪوت شـבه ام خفقاטּ گرفته ام تا آرامش اهالـے בنیا،خط خطـے نشوב ! سڪوتـے مـے ڪنم به بلنـבے فریاב ... فریاבے ڪه فقط و فقط خــ♥ــבا آگاه باشـב از راز בلم از این روزهاے تنهایـے ...! حسرت ، ڪه בر این هجوم تاریڪـے صـבاے בل هم به جایـے نمـے رسـב ! خـבایا ما בر هجوم طعنه ها و اُمُل شنیـבטּ ها فقط و فقط تو را בاریم و تو را , یارے مان ڪטּ اے توانمنـבتر از همه ... ارسال شده توسط دوستان برای وبلاگ حجاب تو همه چيزش درست بود فكر ميكرد باحجاب است فكر ميكرد نماز خوان است(1) فكر ميكرد كارش درست است فكر ميكرد به بهشت مي رود!(2) امــّـــا امـــــآن از غفلت! همه اش در حد يك فكــــر بود. نه تنـــها، بهشــت خود را به كوهــان شتــري فروخت، بلـــكه لـعنـتِ هميشگي را هم به اِزايـــش خريــده بـود(3) جلوی آینه ایستادم و چادرم را سر کردمهمانطور که مشغول مرتب کردن چادرم بودم متوجه نگاه عجیبش شدم. دوباره توی آینه خودم را برانداز کردم و نگاهی به چادرم کردم . التماس دعا از ڪوچه هاے بنــــے هاشم تا ڪوچه هاے منامه ! شیعه , شیعه است .. بایــב ڪتڪ بخورב حتــــے در قرن21 .. ناله يا فاطمه در حرم افتاد واي واي واي واي مادرم افتاد خونه رو آتيش ميسوزونه بابا رو دشمن ميكشونه كاشكي تو برگردي دوباره توي خونه
لشكر نامرد مرد تنها نعره دشمن آه بابا مدينه اومده براي تماشا
اشك خدا ميچكه با نفس باد واي واي واي واي مادرم افتاد
سيده زهـرا از چادري كه سرش بود خوششون نميومد بهش گفتن:چادري ها بو ميدهند..! دلش شكست تا خانه پياده رفت سر نماز به سجده كه افتاد يادش آمد راست ميگفتند چادري ها بو ميدهند...بوي خاك 1400سال است كه چادر بوي خاك ميدهد لبخند زد از بوي خاك چـادرش راضي بود!! السلام عليك ايتهـا الصديقة الشهيده امنیت . . . حـجــ[❤]ــآب زنــدآن نـیـسـتــــ ... قـلـعـــ[❤]ـــه اســتـــــ :) چه تعبیری خدا در نقطه دارد/ که تفسیری جدا هر نقطه دارد به تعداد بهار عمر زهرا(س) / همین اندازه کوثر نقطه دارد . . . (سوره ی کوثر ۱۸ نقطه دارد) سلام دوستای گلم جاتون خالی برا سال تحویل کنار بارگاه آقا امام رضا بودم قسمت شد رفتیم بوستان حجاب از نمایشگاهی که در مورد حجاب و عفاف و خصوصیات حضرت زهرا(س) بود دیدن کردم عکساشو براتون میذارم. هفت سین حضرت زهرا (س) سفره صلوات اینم حرم رضوی و هفت سین حرم رضوی توی صحن آزادی گرفتم.
حجاب یه مسئله عقلیه.یعنی هر عقل سالمی می تونه قبول کنـــه
به خانوم بگو حاضری شوهرت99% عشقش برای تو باشه 1%
برای یه زن دیگه؟
کسی هست بگه من حاضرم؟
پس همون طور که دوست داری همه عشق شوهرت مال تو باشه 7جوری
از خونه بیرون نرو که عشق شوهر مردم رو بدزدی
یه جور لباس نپوش که 1% عشق یه مرد رو برا خودت کنی...
" حــــاج آقــــا قرائتـــــی "
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
اما...
چفیه آقا داد میزند که...
مبارزه ادامه دارد...
برچسبها:
دوست داری من رو خوشگل کنی و به همه نشونم بدی
ولی مامانی یه کوچولو فکر کن من قراره یه انسان باشم!
مامانی من عروسک نیستم که هرطوری لباس تنم کنی
آرایشم کنی ، جلو همه برقصونیم ، بغل هرکسی قرارم بدی
من رو با خودت آرایشگاه نبر ، تو به من حیا یاد بده ، پوشش
داشتن رو یاد بده ، دفاع از خودم رو یاد بده ،کسانی که بی
عفتی یادم بدن زیادن ،تو ...عروسک شدن واسه دل دیگران
رو یادم نده ...خواهش می کنم به من فرصت انتخاب بده
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
اهای پسر سرزمین من . . .
دخترااااااااااااان سرزمین من نیاز به مردی دارند که محکم باشد ، قوی باشد در سختی ها ،
در دشواری ها همراه و همیارشان باشد انقدر قوی وغیور باشد ....
که همه دنیا در برابرش کم بیاورد...
اهای پسر سرزمین من. . .!!!!!!!
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
و مےتوانے روسرے نصفہ نیمہ ات را هے بردارے و دوباره بزارے...........
مےتوانے گاهے بادبزنش کنے .....مےتوانے مانتوے سفید کوتاه نازک چسبان بپوشے تا گرمت نشود....
فرض کن اینہا بلد نیستند مثل تو باشند.......
فرض کن اینہا عادت کرده اند بہ این پارچہ ے سیاه در این گرما......
فرض کن گرمشان نمےشود.... فرض کن تو روشنفکرے و اینہا اُمُّل...
آخر تو چہ مےدانے چادر ترنم عطر یاس در فضاے غبار آلود دنیاست......
آخر تو چہ مےدانے حجاب خنکا و زیبایے بہ وجود هر دختر مےنشاند.....
تو مےتوانے خوش باشے بہ عرق نکردن در دنیا............
خنکاے بہشت گوارایتان دختران چادرے!.....
برچسبها:
برچسبها:
چیز عجیبی نبود .
پرسیدم: طوری شده؟ چرا اینطور نگاه می کنی ؟
گفت: وقتی چادر سر می کنی ،
من که همسرت هستم هم احساس می کنم نمی شناسمت .
احساس می کنم متعالی و دست نیافتنی شده ای . .
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
مرבانگــــے همه اش خلاصه مــــے شوב בر يڪ ڪلام ؛
برچسبها:
تو بارَنگــــ هآی جیـــــــــــــــــــــــغ آرآمِش میگیری !
مَن ...
رنگــ مشـــــــــــکیشو به عآلَم تَرجیــــح میدَم
برچسبها:
نــُــخــُــســـت وَزیــــــر اَســـبـــَــق انــگـــلـــیـــــس :
« مـــآدآمـــی كـــهـ كــَـــعـــبــــهـ ، قـــُـــرآن وَ حــجـــــآب دَر جــَــوآمــــع اِســـــلــــآمــــــی بــــآشـــَـــد ،
مــــآ نــــمـــیتــَــــوآنـــیـــــم ســـیـــآدَت وَ آقــــــآیـــــیِ خـــود رآ دآشــــتــــهـ بــــآشـــیــــم !!!
بـــآیـــَـــد ؛
قـــُـــرآن رآ بـــســـــوزآنـــیـــــم ، كـــَـــعــــبـــــهـ رآ اَز بـــیــــن بــبـــَــریــــم
وَ عــفـــَــت وَ حـــجــــــآب رآ اَز بــــآنـــــوآن مــُـــســـَــلـــمــــآن بــگــــیـــــریــــــم » .
برچسبها: عبور باد از لای چتری های بلوندت را دیدم
و
تار مویی را که پیشانی ام را قلقلک میداد
به زیر مقنعه هدایت کردم
به استین های کوتاه مانتویت خیره شدم
و ساق دست هایم را صاف کردم
به مانتوی نازک و یقینا خنک تو فکر کردم
و چادرم را روی سر مرتب کردم
برای من همین بس بود که
راننده ی تاکسی مرا با احترام خانوم خطاب می کند
تو را خانومی!
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها: